باباطاهر معروف به بابا طاهر عریان، عارف، شاعر و دوبیتیسرای اواخر سده چهارم و اواسط سده پنجم هجری (سده ۱۱م) ایران و معاصر طغرل بیک سلجوقی بودهاست. بابا لقبی بوده که به پیروان وارسته میدادهاند و عریان به دلیل بریدن وی از تعلقات دنیوی بودهاست.[۱]
فهرست مندرجات[نهفتن] |
برخی معتقدند ترانه ها یا دو بیتیهای باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف و به لری سروده شدهاست.[۲][۳][۴] برخی محققان زبان وی را راژی و یا راجی و رازی دانستهاند که از گویشهای قدیمی اهالی ری هستند.[۵][۶][۷]دو قطعه و چند غزل و مجموعه کلمات قصار به زبان عربی و کتاب سرانجام از آثار دیگر اوست. کتاب سرانجام شامل دو بخش عقاید عرفا و صوفی و الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی است. چهار نمونه از رباعیات بابا طاهر:[۸]
مو آن رندم که نامم بی قلندر | نه خون دیرم نه مون دیرم نه لنگر | |
چو روز آیه بگردم گرد گیتی | چو شو گرده به خشتی وانهم سر |
ز دست دیده و دل هر دو فریاد | که هر چه دیده وینه دل کنه یاد | |
بسازم خنجری نیشش ز پولاد | زنم بر دیده تا دل گرده آزاد |
خداوندا که بوشم با که بوشم | مژه پر اشک خونین تا که بوشم | |
همم کز در برانن سو ته آیم | تو کم از در برانی واکه بوشم |
هزارت دل بغارت برده ویشه | هزارانت جگر خون کرده ویشه | |
هزاران داغ ویش از ویشم اشمر | هنی نشمرده از اشمرده ویشه |
از خاندان و تحصیلات و زندگی بابا طاهر اطلاعات صحیحی در دسترس نیست اما بنا به نوشته راوندی در راحةالصدور، بابا طاهر در سال ۴۴۷ هجری با طغرل سلجوقی دیدار کرده و مورد احترام او نیز قرار گرفتهاست. در یکی از دوبیتیهای مشهورش سال تولدش را به حروف ابجد گنجانیده که پس از محاسبه توسط میرزا مهدی خان کوکب به سال ۳۲۶ هجری رسیدهاست. او پس از ۸۵ سال زندگی وفات یافتهاست. آرامگاه وی در شمال شهر همدان در میدان بزرگی به نام وی قرار دارد. بنای مقبره بابا طاهر در گذشته چندین بار بازسازی شدهاست. در قرن ششم هجری برجی آجری و هشت ضلعی بودهاست. در دوران حکومت رضاخان پهلوی نیز بنای آجری دیگری به جای آن ساخته شده بود. درجریان این بازسازی لوح کاشی فیروزهای رنگی مربوط به سده هفتم هجری بدست آمد که دارای کتیبهای به خط کوفی برجسته و آیاتی از قرآن است و هم اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشود. احداث بنای جدید در سال ۱۳۴۴ خورشیدی با همت انجمن آثار ملی و شهرداری وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغی انجام شدهاست. این بنای تاریخی طی شمار ۱۷۸۰ مورخه ۲۱/۲/۱۳۷۶ به ثبت آثار تاریخی و ملی ایران رسیدهاست. در اطراف بنای جدید فضای سبز وسیعی احداث شده است.
افسانههای زیادی درباره زندگی و کرامات بابا طاهر موجود است. نقل شده است که بابا طاهر از دانش آموزان مکتبخانه همدان می پرسد که راه کسب آگاهی را به او نشان دهند. دانش آموزان در جواب به شوخی می گویند که او یک شب زمستانی را در یک مخزن آب سرد بگذراند! سپس بابا طاهر به نصیحت آنها عمل میکند و صبح به اشراق می رسد و از سر شوق فریاد می زند که "دیشب من کرد بودم و امروز صبح عرب شده ام". افسانه دیگر این است که گرمی آتش روح بابا طاهر موجب ذوب شدن برفهای کوه الوند می شده است!برخی بر این باورند که نگارش کتاب "سرانجام" به سبب آن است که بابا طاهر یکی از بزرگان آیین "اهل حق" بوده است.[۹]
باباطاهر شاعر ایرانی به اعتقاد مردم لرستان ، لر و از اهالی خرمآباد بودهاست. باباطاهر را در گویش لری بّاوطاهِر تلفظ میکنند.در آثار و دوبیتیهای این شاعر ایرانی از برخی کلمات و اصطلاحات لری استفاده شدهاست و این دلیلی است که مردم لرستان این شاعر را اهل استان خود میدانند.[۱۰][۱۱]
برخی از بزرگان و ادیبانی که در جوار مزار بابا طاهر آرمیدهاند: