00074: به غضنفر میگن مبارک باشه ازدواج کردی...میگه: دائمی نیست.... اعتباریه !!!!
00073: یارو میره پیتزایی میگه یه پیتزا میخواستم طرف میگه بنام؟ یارو میگه ببخشید بنام خدا یه پیتزا میخواستم !!!!
00072: دو تا ناخن خشک شیرجه میزنن تو آب میگن هر کس زودتر سرش از آب اومد بیرون باید شام بده هنوز جسد هیچکدومشون رو پیدا نکردن !!!!
00071: یارو رادیولوژیست می شه یه مریض میاد جواب عکسشو بگیره بهش میگه: یه دنده سمت راست قفسه سینتون شکسته که من تو فتو شاپ واستون درستش کردم !!!!
00070: به غضنفر میگن: بابات به «رحمت ایزدی» پیوست! غضنفر میگه: «رحمت ایزدی» دیگه کیه؟ میگن: نه، منظورمون اینه که «به دیار باقی شتافت»! میگه: «دیار باقی» کجاست؟ میگن: یعنی «دار فانی» رو وداع گفت! میگه: «دار فانی» دیگه چهجور داریه؟ میگن: یعنی «رخت از این دنیا بر بست»! میگه: منظورتون رو نمیفهمم! میگن: الاغ! بابای خرت مرد! میگه: خر من که بابا نداشت !!!!
00069: تو یه تیمارستان می خواستن از سه نفر تست سلامتی عقل بگیرن، غضنفر هم بینشون بود. یه میز میذارن زیر یه لامپ، روی میز رو هم صابون میمالن، بعد یکی یکی بهشون میگن برید لامپو عوض کنید، اولی و دومی میرن سر میخورن میوفتن، نوبت به غضنفر میرسه، غضنفر یه روزنامه روی میز پهن میکنه میره لامپو عوض میکنه میاد، ازش میپرسن روزنامه رو واسه چی پهن کردی؟ گفت: واسه اینکه قدم بلند شه !!!!
00068: یه معتاده دم خیابون وای میسه داد میزنه: تاکشی تاکشی ! بعد از ده دقیقه یه تاکسی ده متر جلوتر وای میسه، معتاده میگه: آخه لامشب اونجا که مقشدم بود !!!!
00067: تو یه مهمونی داشتن بین همه مهمونا موز پخش می کردن، وقتی میرسه به غضنفر موز تموم میشه، اونا هم میرن یه هویج میذارن توی پوست موز میارن جلوی غضنفر، غضنفر با خودش میگه: آخ جون مال من خونی در اومد !!!!
00066: احوالپرسی عباسعلی با رفیقش: سلام، خوبی؟ خیلی نامردی، بابا حالا که ما تلفن نداریم تو نباید یه زنگ به ما بزنی !!!!
00065: به غضنفر میگن تولدت مبارک، میگه: تولد شما هم مبارک !!!!
00064: یه روز یه جوک رو میذارن زیر میکروسکوپ، میبینن غضنفر داره از توش بای بای میکنه !!!!
00063: یه روز یه کبریت سرشو می خارونه، آتیش میگیره !!!!
00062: به یه لاک پشت میگن یه دروغ بگو، میگه: دویدم و دویدم، سر کوهی رسیدم !!!!
00061: به غضنفر میگن: خوابیده آب نخور که عقلت کم میشه، میگه عقل چیه؟ میگن: هیچی بابا تو آبتو بخور !!!!
00060: یکی داشت خاطره تعریف میکرد: یادش بخیر سال 49 بود، تو خیابون با 2 نفر دعوامون شد، البته سال 49 دو نفر خیلی بود !!!!
00059: یه روز یکی خودشو میزنه به اون راه، گم میشه !!!!
00058: یه روز یه مرده میره پیش دکتر میگه: آقای دکتر من همه چیز رو دو تا می بینم، دکتر می پرسه: شما هر چهار نفرتون اینطوری هستین؟ !!!!
00057: از غضنفر میپرسن: شما بچه تهرانید؟ میگه: نه بابا چشمات خوشگل می بینه !!!!
00056: غضنفر یه پای ملخو از جا میکنه، بهش میگه بپر، ملخ میپره، اون یکی پای ملخ رو هم از جا میکنه بازم بهش میگه بپر، ملخ نمیپره، آخرش نتیجه میگیره که ملخ با دو پای قطع شده دیگه نمیشنوه !!!!
00055: غول چاغ جادو به غضنفر میگه: سه تا آرزو بکن، غنفر میگه: یه 206 میخوام، غول میگه: دیگه چی؟ غضنفر میگه: بازم یه 206 می خوام، غول میگه: خب دیگه چی؟ غنفر میگه: من بازم یه 206 می خوام، غول میگه: باشه ولی با این 3 تا 206 می خوای چیکار کنی؟ غضنفر میگه: می خوام هر 3 تاشو بفروشم با پولش برم یه ماکسیما بخرم !!!!
00054: بچه: مامان نهار چی داریم؟ مامان با عصبانیت: زهر مار، بچه: آخ جون از شر املت راحت شدیم !!!!
00053: از یه مار میپرسن نظرت راجع به عشق چیه؟ میگه: پدر عشق بسوزه، 8 سال پای دختر همسایه نشستم، آخرش دیروز فهمیدم شیلنگه !!!!
00052: تو جاده پلیس جلوی یه ماشین رو میگیره میگه: چون از صبح اولین ماشینی هستین که کمربند بستین، برنده 100000 تومن شدین، می خواین باهاش چیکار کنین؟ مرده میگه: میرم گواهینامه میگیرم، زنش میگه: این وقتی اکس میزنه پرت و پلا میگه، بچشون میگه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نکنیم؟! از صندوق عقب صدا میاد: از مرز رد شدیم یا نه؟ !!!!
00051: از یه سیاه پوست میپرسن شامپو بدنت چیه؟ میگه: مشکین تاژ !!!!
00050: به یه نفر میگن: اینجا چیکار میکنی؟ میگه: پس کجا چیکار کنم !!!!
00049: از یه قهرمان شنا می پرسن: شنا رو از کجا شروع کردی؟ میگه: از توی زمین خا کی !!!!
00048: غضنفر شکر می خره از ترس اینکه مورچه ها نخورنش روش می نویسه نمک !!!!
00047: یه پسره می خوره زمین هوا میره، نمیدونی تا کجا میره؟ !!!!
00046: یه پیرزنه خودشو تو آینه میبینه میگه: آینه هم آینه های قدیم !!!!
00045: آیا تا حالا می دونستی که فقط یه نفره که تا آخر عمر برات نفس میکشه، اونم دماغته !!!!
00044: به یارو میگن تلفن همراه داری؟ میگه: ای بابا، آدم باید معرفت داشته باشه !!!!
00043: اتوبوس داشت سقوط میکرد ته دره، همه داشتن جیغ میزدن بجز غضنفر، بهش میگن: تو چرا جیغ نمیزنی؟ میگه: مال بابام که نیست، به درک، بذار سقوط کنه !!!!
00042: طرف میره بدنسازی، مربی میگه: وقتی بیای هفته او بدنت درد میگیره، طرف میگه: پس من میرم از هفته دوم میام !!!!
00041: به یارو میگن پسرت رکورد دنیا رو شکونده، میگه: غلط کرده شکونده، من که پولش رو نمیدم !!!!
00040: طوجه طوجه ! عاموضش علفبای فارصی سد در سد طزمینی ! جلصه عول رایگان !!!!
00039: دو تا اکابری قرار می زارن از این به بعد واسه پیشرفت تو درساشون با هم فارسی رسمی حرف بزنن، اولی میگه: پا شو ، دومی میگه نمی پاشم ، اولی میگه: نباید بگی نمی پاشم، باید بگی پاشیده نمی شوم !!!!
00038: یارو به دوستش میگه: دیگه می خوام از این به بعد سوتی ندم، دوستش میگه: از کی ؟ میگه: از هر کی !!!!
00037: یکی رو با یه تمساح میندازن تو یه اتاق، ازش می پرسن شما به این چی میگین؟ میگه: من غلط بکنم به این چیزی بگم !!!!
00036: یارو زخم معده می گیره، واسه درمانش چسب زخم می خوره !!!!
00035: یارو شلوارشو بر عکس می پوشه، مادرش میگه: الهی قربونت برم ننه، وقتی داری میری انگار داری بر می گردی !!!!
00034: از یکی می پرسن: بزرگترین ضد حال دنیا چیه؟ میگه: اینکه کچل بره انستیتو مو بکاره، فرداییش اسمش واسه حج در بیاد !!!!
00033: یارو از خواب میپره، پاش میشکنه !!!!
00032: پیرزنه رو برق میگیره، میگه: ننه ادیسون ولم کن !!!!
00031: به یکی میگن: با سرعت جمله بساز، میگه: غیژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژ !!!!
00030: به یکی میگن: یه جمله بساز توش مرده باشه، میگه: قبرستون !!!!
00029: به یکی میگن: با باد جمله بساز، میگه: زوزه !!!!
00028: از غضنفر می پرسن: میدونی نصف النهار یعنی چی؟ میگه: همون شامی که از نهار باقی می مونه !!!!
00027: به غنفر میگن: چی شد که تو عشق شکست خوردی؟ میگه: قصری ساخته بودم از شاخه های گل سرخ، اما او به لطافت یک تراکتور از روی آن گذشت !!!!
00026: به غضنفر میگن: یه جمله عاشقانه بگو؟ میگه: بی تو هرگز، با تو مامانم نمیذاره !!!!
00025: تنها ستاره ها هستند که از چشمک زدن منظوری ندارند !!!!
00024: از غضنفر می پرسن: نظرت راجع به زلزله چیه؟ میگه: خیلی خوبه، ولی وقتش خیلی کمه !!!!
00023: مار از پونه بدش میاد، در خونشو آسفالت می کنه !!!!
00022: یکی از حال میره، از آشپزخونه سر در میاده !!!!
00021: یه روز یه مرده به ادیسون میگه: خدا پدر و مادرتو بیامرزه که برقو اختراع کردی، وگرنه حالا ما باید توی تاریکی می نشستیم تلویزیون نگاه می کردیم !!!!
00020: از یانگوم می پرسن: چطور شد پزشک امپراطور شدی؟ میگه: از سال دوم دبیرستان در آزمون های کانون شرکت می کردم !!!!
00019: یارو خونش تو استادیوم بود، ازش می پرسن: صدا اذیتتون نمی کنه؟ میگه: نه نه نه نه نه نه نه نه .... !!!!
00018: طرف میره خواستگاری ازش میی پرسن: شغلت چیه؟ روش نمیشد که بگه قصابم، میگه لوازم یدکی گوسفند دارم !!!!
00017: غضنفر سیگارش روشن نمی شد، میذاره تو سر پایینی هلش میده روشن میشه !!!!
00016: یکی می افته توی جوب، مردم می خواستن درش بیارن نمیذاره، میگن: چرا نمیذاری؟ میگه: آخه این وظیفه شهرداریه !!!!
00015: به غضنفر میگن با حمید و فرید جمله بساز، میگه: شما با حمید چند نفرید !!!!
00014: دو تا بد شانس با هم ازدواج میکنن، بچشون پوچ در میاد !!!!
00013: تمامی عاشقانی که چون شمع می سوزند، تا آخر امسال گازسوز می شوند !!!!
00012: یکی داشته تو خیابون راه میرفته میخوره به شیشه میگه: عجب هوای سفتی !!!!
00011: مرده به زنش میگه: برو مهریت رو بذار اجرا شاید تونستیم با پولش یه خونه بخریم !!!!
00010: به یارو میگن چرا میری سربازی؟ میگه به خاطر مرخصی هاش !!!!
00009: تمساحه میره گدایی، میگه به من بدبخت مارمولک کمک کنید !!!!
00008: به مرده خبر میدن بابا شدی، میگه: پس به زنم نگین میخوام غافلگیرش کنم !!!!
00007: به یکی میگن اگه نصف دنیا رو بهت بدیم قول میدی که دیگه هیچوقت فضولی نکنی؟ میگه: پس اون نصف دیگه رو به کی میدین !!!!
00006: یه روز از یه نفر می پرسن شهر شما آثار باستانی داره؟ میگه: نه ولی دارن میسازن !!!!
00005: یارو باباش آتیش میگیره میسوزه بعدش هم میمیره، بعد در مغازش پرده میزنه: به علت پدر سوختگی مغازه تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشد !!!!
00004: یه مرده میخواست بره تونس، نتونس !!!!
00003: یکی میره شکار خرگوش صدای هویج در میاره !!!!
00002: یکی داسته تو خیابون با ماشینش میرفته، وقتی میرسه جلوی بیمارستان بوقشو میذاره رو ویبره !!!!
00001: یارو کفترش رو گم میکنه، تو روزنامه آگهی میده: بیه بیه بیه بیه !!!!
نظر یادتون نره